وقتی باهم دعوا کردین و...[p1]
#استری_کیدز #بی_تی_اس #هان #هیونجین #فلیکس #لینو #مینهو #چانگبین #بنگچان #جونگین #سونگمین #سناریو #فیکشن
بعد از شنیدن اسم استری کیدز لبخندی روی لبات نشست. برنده شدنشون به عنوان بهترین اکت کیپاپ ۲۰۲۴ چیزی بود که چان همیشه در موردش باهات حرف میزد و میدونستی چقدر این جایزه میتونه برای اون و بقیه اعضا ارزشمند باشه. وقتی دوربین روی اعضا رفت میتونستی حس کنی چقدر خوشحالن و چقدر اون لبخند ها از ته دلشونه؛ تو هم متقابلا خوشحال بودی و احساس افتخار خاصی داشتی.
بعد از تموم شدن لایو مراسم تلوزیون رو خاموش کردی، لباس هاتو پوشیدی و به سمت کمپانی راه افتادی. هروقت اسکیز برنده جایزه کوچیک یا بزرگی میشدن بلافاصله به دیدنشون میرفتی یا به خونتون دعوتشون میکردی تا باهم جشن بگیرین، دیدن خوشحالی اعضا مخصوصا چان سبب خوشحالی تو هم میشد و از اینکار لذت میبردی. اینبار هم با وجود دعوای بدی که دیشب با چان کردی ولی باز هم با چهره ای که غرق در شادی بود به دیدنشون رفتی.
پیتزا هارو از توی ماشین برداشتی و وارد کمپانی شدی. با سوال کردن از چند تا استف و راهنماییشون اتاقی که پسرا توش بودن رو پیدا کردی. در زدی و در توسط هان باز شد.
هان: اوه ات!
× سلام هانیییی
با شنیدن صدات همه اعضا به سمتت برگشتن و با لبخند بهت سلام کردن.
چانگبین: اون پیتزا ها واسه چیه؟
× یاااا! آوردم باهم بخوریم و برنده شدنتونو جشن بگیریم دیگه.
چانگبین: هی شنیدین چی گفتتتت. ات واسه ما پیتزا گرفتهههه*پیتزا هارو از دستت گرفت* وای خیلی گشنمه
خنده ای کردی. نگاهی به اطراف انداختی ولی خبری از چان نبود.
× چان کجاست؟
فلیکس: رفته یکم هوا بخوره
جونگین: ات تو بشین من میرم هیونگو صدا میکنم
سری تکون دادی و کنار بقیه اعضا نشستی. همینطور که باهاشون در مورد مراسم و اتفاقایی که پشت صحنه افتادن حرف میزدی با صدای چان ناخودآگاه به سمتش برگشتی.
÷ ات... فکر نمیکردم بیای!
از چهرش کاملا مشخص بود چقدر از دیدنت اینجا شوکه شده؛ البته که حق داشت. بعد از اونهمه دادی که چان دیشب به سرت کشید و حرفایی که زد فکرشو نمیکرد با پای خودت به دیدنش بیای. اونم به خاطر جشن گرفتن موفقیتش! از جات بلند شدی و به سمتش رفتی. لبخندی که روی لبات بود حالا دیگه ساختگی بود و چان کاملا میتونست این موضوع رو بفهمه.
× این موفقیتتون چیزی نبود که بزارم تنهایی جشن بگیرین.
چهرش در هم رفت، ری اکشنی تشون نداد و این رفتارش تورو بیشتر ناراحت کرد پس با صدای آهسته، طوری که فقط چان بشنوه لب زدی...
بعد از شنیدن اسم استری کیدز لبخندی روی لبات نشست. برنده شدنشون به عنوان بهترین اکت کیپاپ ۲۰۲۴ چیزی بود که چان همیشه در موردش باهات حرف میزد و میدونستی چقدر این جایزه میتونه برای اون و بقیه اعضا ارزشمند باشه. وقتی دوربین روی اعضا رفت میتونستی حس کنی چقدر خوشحالن و چقدر اون لبخند ها از ته دلشونه؛ تو هم متقابلا خوشحال بودی و احساس افتخار خاصی داشتی.
بعد از تموم شدن لایو مراسم تلوزیون رو خاموش کردی، لباس هاتو پوشیدی و به سمت کمپانی راه افتادی. هروقت اسکیز برنده جایزه کوچیک یا بزرگی میشدن بلافاصله به دیدنشون میرفتی یا به خونتون دعوتشون میکردی تا باهم جشن بگیرین، دیدن خوشحالی اعضا مخصوصا چان سبب خوشحالی تو هم میشد و از اینکار لذت میبردی. اینبار هم با وجود دعوای بدی که دیشب با چان کردی ولی باز هم با چهره ای که غرق در شادی بود به دیدنشون رفتی.
پیتزا هارو از توی ماشین برداشتی و وارد کمپانی شدی. با سوال کردن از چند تا استف و راهنماییشون اتاقی که پسرا توش بودن رو پیدا کردی. در زدی و در توسط هان باز شد.
هان: اوه ات!
× سلام هانیییی
با شنیدن صدات همه اعضا به سمتت برگشتن و با لبخند بهت سلام کردن.
چانگبین: اون پیتزا ها واسه چیه؟
× یاااا! آوردم باهم بخوریم و برنده شدنتونو جشن بگیریم دیگه.
چانگبین: هی شنیدین چی گفتتتت. ات واسه ما پیتزا گرفتهههه*پیتزا هارو از دستت گرفت* وای خیلی گشنمه
خنده ای کردی. نگاهی به اطراف انداختی ولی خبری از چان نبود.
× چان کجاست؟
فلیکس: رفته یکم هوا بخوره
جونگین: ات تو بشین من میرم هیونگو صدا میکنم
سری تکون دادی و کنار بقیه اعضا نشستی. همینطور که باهاشون در مورد مراسم و اتفاقایی که پشت صحنه افتادن حرف میزدی با صدای چان ناخودآگاه به سمتش برگشتی.
÷ ات... فکر نمیکردم بیای!
از چهرش کاملا مشخص بود چقدر از دیدنت اینجا شوکه شده؛ البته که حق داشت. بعد از اونهمه دادی که چان دیشب به سرت کشید و حرفایی که زد فکرشو نمیکرد با پای خودت به دیدنش بیای. اونم به خاطر جشن گرفتن موفقیتش! از جات بلند شدی و به سمتش رفتی. لبخندی که روی لبات بود حالا دیگه ساختگی بود و چان کاملا میتونست این موضوع رو بفهمه.
× این موفقیتتون چیزی نبود که بزارم تنهایی جشن بگیرین.
چهرش در هم رفت، ری اکشنی تشون نداد و این رفتارش تورو بیشتر ناراحت کرد پس با صدای آهسته، طوری که فقط چان بشنوه لب زدی...
۲۶.۷k
۲۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.